اتاق مه

اتاق مه

دیوارهای اتاقم یادآور خاطرات زیادیست . هم خوب هم بد...
با آن بزرگ شده ام...
و حالا دوست دارم اینجا هم اتاقی داشته باشم تا علاوه بر ثبت خاطرات گذشته و حالم، بعضی روزمرگی ها، دیده ها و ذهنیاتی که در جریان نسبتا آرام و بعضاً متلاطم زندگی ام رخ می دهد را ماندگار کنم...


میم.خ

بعد از یه دوره 16 سالهـ که درس خوندم... حالا یه چند ماهی آزادم از درســـــــــــــ ... و البته منتظر...
می نویسم...
اما همیشهـ باید علتی باشهـ تا بتونم... 
به هر حال منه معمولی با آدمای حرفه ای خیلی متفاوتم...
فراز و نشیب زندگی زیادهـ ... و اینه که الانــــــــ ... منــــــــ ... اینجا... بعد از 2 سال و داشتنـــــــ یه وبلاگ دیگهـ ...

دارم سعی می کنم اینجوری یکم سرگرم شم تا یادم برهـ ... خیلی چیزارو یادم برهـ ... درست مثل وقتایی که بهـ خوندن هر نوع رمان و داستان رو می آرم تا غرق دنیای آدمای دیگهـ بشم... تا فقط این عقربه ها بیشتر و بیشتر دور هم بچرخند...

سعی خواهم کرد آنچه از فکر و زبان خودم باشد را بنویسم... 

تا بعد...
یا علی...

میم.خ

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۱۵
میم.خ

images

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۳ ، ۲۱:۱۶