اتاق مه

اتاق مه

دیوارهای اتاقم یادآور خاطرات زیادیست . هم خوب هم بد...
با آن بزرگ شده ام...
و حالا دوست دارم اینجا هم اتاقی داشته باشم تا علاوه بر ثبت خاطرات گذشته و حالم، بعضی روزمرگی ها، دیده ها و ذهنیاتی که در جریان نسبتا آرام و بعضاً متلاطم زندگی ام رخ می دهد را ماندگار کنم...


میم.خ

سخنی خواهم گفت تا ثبت شود بر دل این دنیای پر زرق و برق مجازی...
اینجا همه ی آدمیان تنهایند...
آنکه می گوید نیست... هنوز در نیمه راه قدم بر می دارد...
چندی که بگذرد... او نیز اعتراف خواهد کرد :
آدم اینجا تنهاست...
و در این تنهایی...
سایه ی آدمی از حد خودش هم گذراست...
ای اهل دلان گوش سپدارید به من...
دنیا رو به فناست...
هرچه از مهر و صفا هست در جیب شما...
بسپارید به هم...


میم.خ