اتاق مه

اتاق مه

دیوارهای اتاقم یادآور خاطرات زیادیست . هم خوب هم بد...
با آن بزرگ شده ام...
و حالا دوست دارم اینجا هم اتاقی داشته باشم تا علاوه بر ثبت خاطرات گذشته و حالم، بعضی روزمرگی ها، دیده ها و ذهنیاتی که در جریان نسبتا آرام و بعضاً متلاطم زندگی ام رخ می دهد را ماندگار کنم...


میم.خ

۸ مطلب در فروردين ۱۳۹۴ ثبت شده است

سلام دوستان

اگه کتاب متفرقه ی خوب میشناسین پیشنهاد کنید(اگه انتشاراتش رو هم بگید عالیه)، نمایشگاه کتاب نزدیکه...

آها اینم بگم که من اهل کتاب های تاریخی و سیاسی نیستم... زندگینامه هم کم خوندم... 

سپاس

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۴ ، ۲۱:۴۶
میم.خ

بعد از این که هم خوابگاهی های عزیز اقدام به پرورش انواع گل و گیاه نموده اند...

اکنون پدیده ای دیگر...

یک جوجه اردک زشت نیز به جمع ما اضافه شده است...

 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۴ ، ۲۰:۲۹
میم.خ

گرفتاری این دنیا در این است که نادان از کار خود اطمینان دارد و دانا از کار خود مطمئن نیست! 

-برتراند راسل-

نظر شما چیه؟

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۴ ، ۲۰:۵۳
میم.خ

بدم میاد از این جماعت بیمار

که نشستن بیکار

تا حرف ببافن و بچسبونن به این آدم بینوا

بینوا که می گم فکر نکنین فقط خودمو می گم

این بر می گرده به هرکی که شده طعمه ی همین آدمای بیمارِ بیکارِ بیعار! 

94.1.17

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۳۰
میم.خ

آدم گاهی آنقدر تنها می شود

و با خودش حرف می زند که تبدیل می شود به دو نفر

"پاتریک دوویت"

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۹۴ ، ۰۰:۱۵
میم.خ

خدایا شکرت که حداقل سالم و تن درستیم...  وقتی یه ذره راجع به این بیماری های عجیب و غریبی مثل اوتیسم و پروانه ای و ... می خونم و اعصابم بهم می ریزه تازه یادم میفته چه ناشکریم من... 

خدایا داده و ندادت رو شکر

هزار مرتبه شکر

خودت مرحم دل این بیمارا باش... از ما که کاری ساخته نیست...

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۴ ، ۰۱:۰۸
میم.خ

و این هم بهار 94

بهار1

بهار2

۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۴ ، ۰۰:۱۶
میم.خ

سال تحویل امسال برایم متفاوت بود... این تفاوت در بی تفاوتی من نسبت به تغییر سال بود...

هیچ آرزویی... هیچ فکری... هیچ امیدی... هیچ خواسته ای...

تمام مدت مشغول عکس گرفتن از سفره هفت سین قشنگمان بودم...

سال که تحویل شد، خانواده ام را بوسیدم و عیدی گرفتم...

همین...

هیچ فکر خاصی در سرم نبود...

یکجور خلاء...

 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۴ ، ۲۲:۱۰
میم.خ