اتاق مه

اتاق مه

دیوارهای اتاقم یادآور خاطرات زیادیست . هم خوب هم بد...
با آن بزرگ شده ام...
و حالا دوست دارم اینجا هم اتاقی داشته باشم تا علاوه بر ثبت خاطرات گذشته و حالم، بعضی روزمرگی ها، دیده ها و ذهنیاتی که در جریان نسبتا آرام و بعضاً متلاطم زندگی ام رخ می دهد را ماندگار کنم...


میم.خ

۱۱ مطلب در شهریور ۱۳۹۳ ثبت شده است

بازی های دوران کودکی رو یادتونه...؟

با عروسک بازیامون یاد گرفتیم باید مادر بشیم... بالاخره باید یه روزی زندگیِ خودمونو جدا کنیم از مامان بابا... اون موقع بچه هامون عروسکامونن با این تفاوت که کم کم بزرگ میشن... راه میفتن و میرن...

با سرسره بازی یاد گرفتیم همیشه رفتن و صعود کردن سختیه خاص خودشو داره... ولی اگه می خوای برسی اون بالا باید با شوق و ذوق بری... اما باید حواست باشه وقتی اون بالا رسیدی پایین اومدن خیلی خیلی سریعتر از انچه که فکر کنی اتفاق میفته و در عرض چند ثانیه تمام زحمات بالا کشیدن خودت به هدر میره... پس یادت باشه سقوط خیلی سریعتر از صعود اتفاق میفته... پس دنبال صعود یک شبه نباش چون شاید این دو با هم اشتباه گرفته بشن...

با الاکلنگ حس کردیم که فقط وقتی می تونیم از بازی لذت ببریم و تعادل داشته باشیم که با یارمون بسازیم... هماهنگ باشیم... بخندیم و با هم خوش باشیم... اون وقت الاکلنگ میشه شیرین ترین بازی دنیا... چون کنار یارت و با هماهنگی و تعادل کامل، بالا و پایین دنیا رو میبینی... هیجانشو حس می کنی... ولی تا آخرش با همین... در اوج هماهنگی...

وقتی گل یا پوچ بازی می کردیم... شش دنگ حواسمونو جمع می کردیم... چون میدونستیم انتخابمون مهمه... حساسه و دقت میخواد...

با لی لی بازی فهمیدیم باید حق دوستامونو رعایت کنیم و نوبت به نوبت بازی کنیم... یاد گرفتیم چطور هدفمونو نشونه بگیریم و پس از گذروندن مراحل مختلف هرچند سخت، به اون برسیم...

کش بازی هم که نهایت دقت... هوش... ذکاوت... و مهارت بود... هر انتخاب نادرست و هر حرکت نابجا باعث می شد کلی کارمون سخت بشه...از مسیر یا هدفمون دور بشیم... یا حتی گره ای بخوره که باز شدنش ممکن نباشه... پس باید یاد میگرفتیم درست فکر کنیم... انتخاب کنیم... و در نهایت با مهارت عمل کنیم...

بازی های ما... دنیا دنیا، مفهوم داشته... آن موقع، سرخوش از انرژی کودکی بودیم... اکنون وقت اندیشیدن و پی بردن به هزاران راز نهفته در آنها و صد البته درس گرفتنه...

لی لی بازی

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ شهریور ۹۳ ، ۱۶:۰۴
میم.خ

خدایا...

همه ی مریض هایی که از بیماری حسادت رنج می برند... و نه تنها خود... بلکه زندگی دیگران را نیز به بازی می گیریند... شفا بده... 

آمین!

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۳ ، ۲۳:۳۶
میم.خ

دوست ندارم روزایی رو که هیچ کاری طبق برنامه ریزی پیش نمی ره و باید منتظر دقیقه نود باشی! مثل وضعیت آماده باشه! همه چی قاطی پاطیه! و منم دوری کننده از بی نظمی... ولی حالا جوری گریبانمو گرفته که دارم بی اعصاب می شم کم کم... 

اصولا این شرایط وقتی پیش میاد که :

1- کارت گیرِ آدمای بی خیال باشه...

2- کارت گیرِ ادارات و سازمان ها باشه...

3- متغیر های حالت تصمیم گیریت فوق العاده زیاد باشه...

4- خودت از بعضی لحاظ وابسته به افراد دیگه باشی...

و .... 

خسته شدم... زودتر نیمه اول شهریور بگذره... 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۳ ، ۱۴:۳۶
میم.خ

بخشی از صحبت های دکتر غلامعلی افروز در شبکه سلامت در مورد انسان های " تلاش مدار " :

 راز موفقیت انسان، در احساس آرامش و توکل به خدا و احساس مثبت بودن و تلاش مداریه... خدای مهربون هم می فرماید ارزش انسان در سایه تلاشه... ما اگه به گونه ای باشیم که با خودمون رقیب و بادوستانمون رفیق باشیم، موفقیم... رقابت با خودمان اضطراب را کاهش و رفاقت ها، آرامش را زیاد می کند... آدم های موفق باید آرامش داشته باشن... اساس این آرامش از خدای مهربونه و از نگرش و انگیزه تلاش مدارانه...

آدم های تلاش مدار متوکل همیشه موفق اند... خدا تضمین موفقیتشان را کرده است... 

وَ أن لیسَ لِلإنسانِ إلّا ما سَعَی   :   و اینکه برای انسان جز تلاش او نیست

وَ أنّ سَعیَهُ سَوفَ یُری   :   و تلاش او به زودی دیده خواهد شد

ثُمّ یُجزَاهُ الجَزَاء الأَوفَی   :   سپس هر چه تمام تر وی را پاداش دهند

وَ أَنّ إلَی رَبِّکَ المُنتَهَی   :   و اینکه پایان (کار) به سوی پروردگار توست

ویژگی های افراد تلاش مدار :

1- صرف نظر از نتیجه تلاش می کنند و نرسیدن به ایده آل، آنها را از ادامه تلاش دلسرد نمی کند.

2- خود را با خود مقایسه می کنند نه با دیگران.

3- از خود به اندازه تواناییهای خود انتظار دارند، نه بیشتر.

4- به پیشرفت دیگران حسادت نمی کنند و بخیل نیستند.

و...

 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۳ ، ۲۰:۴۶
میم.خ

 وضعیت چند ماه آینده ی من...

خدا به داد چشمام برسه... 

تازه تبم فروکش کرده... فهمیدم وارد چه معرکه ای شدم...

خدا به خیر کنه...

آموزش

کتاب و ماوس

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۳ ، ۱۴:۵۴
میم.خ

یه ساعته دارم با خودم کلنجار میرم که اون یه دونه بستنی باقیمونده توو فریزر  رو بخورم یا نه...

یعنی واسه بستنی خوردنم آدم باید عذاب وجدان بگیره...

خوب چرا آخه انقد خوشمزس...

مصداق اون کاراییه که واقعاً لذت بخشه ولی چندان مفید هم نیست... 

حالا اگه برا جسم ضرر داره برای شادی روح که خوبه؟

انقدر رعایت غذایی می کنیم به روحمون فشار میاد تا جسم سالم باشه... حالام بذاریم یه بار این روح بیچاره شاد بشه...

خلاصه اینکه با این فلسفه چینی ها...

بفرمایید بستنی....! :))))))))

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۳ ، ۱۱:۴۶
میم.خ

اینم از شیرینی قبولی...

برام دعا کنید... همین... 

شیرینب

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۳ ، ۱۱:۱۹
میم.خ

خاطرات دور

هر کدوم از اینا یادگار یه عزیزه...

حتی اگه 20 سال دیگه هم بگذره همینطوری نگه می دارم...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۳ ، ۱۴:۴۹
میم.خ

 تجربه های جدید... و فرصت های نو... به آدم انرژی میده... ولی چون ناشناخته هستن... استرس تقریباً زیادی هم به همراه دارن...

دارم آماده میشم واسه آغاز روزهایی متفاوت از چند ماه گذشته... هم خوشحالم هم ناراحت  و هم استرس...  + کلی احساسات متناقضِ دیگه... لبخند

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۳ ، ۱۱:۰۸
میم.خ

یعنی بدتر از کنکور ارشد ایران، کنکوری هست...؟

منابع که به هیچ عنوان تعیین نمی شه...

سوال ها پر از غلطه... حتی غلط املایی!!!

پاسخ که اصلاً حرفشم نزن...

زمان برگزاری آزمونش بهمن ماه و در اوج سرماس... بچه ها همیشه یا سرما خوردن... یا دست و پاشون تو برف شکسته... 

می ری آزمون می دی با این وضع حوزه ها دستات همچین یخ می زنه که نمی تونی درست حسابی تست بزنی! 

جواب اولیش نیمه دوم اردیبهشت یعنی 3 ماه بعدش میاد...

انتخاب رشته که کردی جواب نهاییش نیمه اول شهریور یعنی 7 ماه بعد کنکور میاد...

یکی به من بگه اینا مگه می خوان جوابای مارو پرورش بدن که انقدر پیش خودشون نگه می دارن....؟! این وسط کلی وقت ما تلف میشه و اعصابمان داغان!!!!

دکترا اسفند برگزار می شه فروردین-اردیبهشت جوابش میاد بچه ها مصاحبه می دن... مرداد جواب نهایی میاد... یعنی پروسش از کارشناسی ارشدم کوتاه تره...! 

یعنی این شمارش معکوس سنجش برام کشنده شده...

آفت دهان... جوش صورت... معده درد... و انواع و اقسام بیماری های استرسی رو دارم تحمل می کنم تا این یه روز هم بگذره...

+بعداً نوشت : 

گرفتگی رگ کمر هم از ظهر اضافه شده... :(((((

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۹۳ ، ۱۲:۲۵
میم.خ