اتاق مه

اتاق مه

دیوارهای اتاقم یادآور خاطرات زیادیست . هم خوب هم بد...
با آن بزرگ شده ام...
و حالا دوست دارم اینجا هم اتاقی داشته باشم تا علاوه بر ثبت خاطرات گذشته و حالم، بعضی روزمرگی ها، دیده ها و ذهنیاتی که در جریان نسبتا آرام و بعضاً متلاطم زندگی ام رخ می دهد را ماندگار کنم...


میم.خ

سختی... (2)

سه شنبه, ۱ مهر ۱۳۹۳، ۱۱:۰۶ ق.ظ

تازه شروع شده و اولشه...

همه چیز متفاوت از 4-5 سالِ گذشتس...

الان یه شهر دیگه... و در آینده شاید یه کشور دیگه... امیدوارم تواناییشو داشته باشم...

فقط میگم بهترین جا برای درس خوندن هر آدمی شهر خودشه... چه دختر و چه پسر... چه تهران باشه و چه شهر کوچیک... با اینکه آدمی هستم که معمولاً عقاید و علایقم در طول زمان کمتر تغییر می کنه اما این یه مورد بعد از مدت ها پیش اومده...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۷/۰۱
میم.خ

نظرات  (۳)

۰۱ مهر ۹۳ ، ۱۱:۰۷ سجاد عبدی
شیمیایی تر از نگاه توایم ...

ـــــــــــ

بروزیم با صوت شهدایی
۰۱ مهر ۹۳ ، ۱۱:۱۴ مهندس بهشت
منم به شدت با عقیدتون موافقم شهر خودم آدم یه چیز دیگس آرامشی که هست هیچ جا نیس
۰۲ مهر ۹۳ ، ۱۷:۳۴ محمود بنائی
خوشحال شدم برگشتین، موفق باشید.
پاسخ:
سپاس :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی