سال ها پیش وقتی که یه دانش آموز راهنمایی بودم ، توو تاکسی به یه خانومی برخوردم که کیف پولش رو فراموش کرده بود و بنابراین...
منم طی یک عمل انسان دوستانه کرایه اون خانومو حساب کردم و تو عالم بچگی کلی ذوق کردم که کمک کردم...
در عوض اون خانوم یه دعای آیت الکرسی بهم داد، ازونایی که رو یه ورق روغنی نوشته شده و بیشتر دست فروشا اون سالها داشتن، هرچی از من انکار بود از اون اصرار...
گفت این خیلی برام عزیزه... یادگار یکی برای منه... اما حالا می دمش به تو...
چند روز پیش داشتم نگاهش می کردم و با خودم فکر می کردم چرا آخه باید این دعا رو که براش خاطره انگیز هم بود ببخشه به من...؟
امروز که تو تاکسی نشسته بودم... بعد دو دقیقه وسواس فکری همیشگی اومد سراغمو کیفمو نگاه کردم دیدم ای دل غافل... کیف پول نیاوردم...
خلاصه با کلی خجالت زنگ زدم به پدر
که هر جا هستی تا 5 دقیقه دیگه خودت رو برسون فلان جا که من... یه دختری حدودا 3-4 سال بزرگتر از خودم کنارم بود و شنید و بلافاصله کرایمو حساب کرد و گفت توام جای خواهرم...
خیلی ازش تشکر کردم و البته که چقدر هم شرمنده شدم...
خلاصه اینکه هرجا که هستی... هر کی که هستی... شاید یه روزی تو جای اون آدمی باشی که الان در مقابلته... پس اونطور رفتار کن که فکر میکنی شایستس با تو رفتار کنند....
و این جاست که می گن : از هر دست که بدی از همون دست پس می گیری...
البته این اتفاق باعث شد چندتا اصطلاح جدید انگلیسی هم یاد بگیرم که معنیه همین ضرب المثله :
To reap what you sow
One good turn deserves another
What goes around comes around
As you sow, so you shall reap