سلام دوستان
اگه کتاب متفرقه ی خوب میشناسین پیشنهاد کنید(اگه انتشاراتش رو هم بگید عالیه)، نمایشگاه کتاب نزدیکه...
آها اینم بگم که من اهل کتاب های تاریخی و سیاسی نیستم... زندگینامه هم کم خوندم...
سپاس
سلام دوستان
اگه کتاب متفرقه ی خوب میشناسین پیشنهاد کنید(اگه انتشاراتش رو هم بگید عالیه)، نمایشگاه کتاب نزدیکه...
آها اینم بگم که من اهل کتاب های تاریخی و سیاسی نیستم... زندگینامه هم کم خوندم...
سپاس
بعد از این که هم خوابگاهی های عزیز اقدام به پرورش انواع گل و گیاه نموده اند...
اکنون پدیده ای دیگر...
یک جوجه اردک زشت نیز به جمع ما اضافه شده است...
گرفتاری این دنیا در این است که نادان از کار خود اطمینان دارد و دانا از کار خود مطمئن نیست!
-برتراند راسل-
نظر شما چیه؟
بدم میاد از این جماعت بیمار
که نشستن بیکار
تا حرف ببافن و بچسبونن به این آدم بینوا
بینوا که می گم فکر نکنین فقط خودمو می گم
این بر می گرده به هرکی که شده طعمه ی همین آدمای بیمارِ بیکارِ بیعار!
94.1.17
آدم گاهی آنقدر تنها می شود
و با خودش حرف می زند که تبدیل می شود به دو نفر
"پاتریک دوویت"
خدایا شکرت که حداقل سالم و تن درستیم... وقتی یه ذره راجع به این بیماری های عجیب و غریبی مثل اوتیسم و پروانه ای و ... می خونم و اعصابم بهم می ریزه تازه یادم میفته چه ناشکریم من...
خدایا داده و ندادت رو شکر
هزار مرتبه شکر
خودت مرحم دل این بیمارا باش... از ما که کاری ساخته نیست...
سال تحویل امسال برایم متفاوت بود... این تفاوت در بی تفاوتی من نسبت به تغییر سال بود...
هیچ آرزویی... هیچ فکری... هیچ امیدی... هیچ خواسته ای...
تمام مدت مشغول عکس گرفتن از سفره هفت سین قشنگمان بودم...
سال که تحویل شد، خانواده ام را بوسیدم و عیدی گرفتم...
همین...
هیچ فکر خاصی در سرم نبود...
یکجور خلاء...