اتاق مه

اتاق مه

دیوارهای اتاقم یادآور خاطرات زیادیست . هم خوب هم بد...
با آن بزرگ شده ام...
و حالا دوست دارم اینجا هم اتاقی داشته باشم تا علاوه بر ثبت خاطرات گذشته و حالم، بعضی روزمرگی ها، دیده ها و ذهنیاتی که در جریان نسبتا آرام و بعضاً متلاطم زندگی ام رخ می دهد را ماندگار کنم...


میم.خ

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نشر علی» ثبت شده است

خاطرات اتفاقاتی هستند که هر جا و هر لحظه مثل یک حافظه جدانشدنی کامپیوتر همراه ما هستن و دسترسی به اونها در هر لحظه ای به راحتی اتفاق میفته... فقط یه جرقه نیازه تا بخوای بری سراغش... یه کلیک یه لحظه تامل و تمام... چشماتو ببند و برو تو دلش...

 فصل توت، رمانی که امروز جشن رونمایی از چاپش بود داستان آدمهایی ِکه من دو سال تمام همراه اونها و پیش رفتن اتفاقات زندگیشون لحظه های خوب و بدی رو تجربه و زندگی کردم و از شروع تا پایانش حالات مختلفی رو گذروندم...

بعداز خوندن فصل توت، دیگه هیچ رمان ایرانی موجودی به دلم نشسته و سلیقه ی خوندنم و انتخات کتابام خیلی عوض شده... داستانی که با تمام زندگی نویسنده اش عجین شده و احساسات بسیار بسیار زیادی براش خرج شده، ارزش چندین و چندبار خوندن رو داره... تبریک به دوست خوبم نویسنده ی این اثر به یاد موندنی...  

فصل توت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۶ ، ۲۲:۵۰
میم.خ