اتاق مه

اتاق مه

دیوارهای اتاقم یادآور خاطرات زیادیست . هم خوب هم بد...
با آن بزرگ شده ام...
و حالا دوست دارم اینجا هم اتاقی داشته باشم تا علاوه بر ثبت خاطرات گذشته و حالم، بعضی روزمرگی ها، دیده ها و ذهنیاتی که در جریان نسبتا آرام و بعضاً متلاطم زندگی ام رخ می دهد را ماندگار کنم...


میم.خ

شیر تو شیر

دوشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۳، ۰۴:۴۴ ب.ظ

چـــــــــــــــــند هفته پیاپی بیکاری...

بعد اونوقت یــــــــــــــه دفعه ای! 

3عذاب وجدان میگیری اگه درس نخونده بری آزمون بدی

3خانواده قصد گشت و گذار می کنن

3دوستان درخواست دورهمی و دید و بازدید می فرستن

3تو معذوریت انجام کاری قرار میگیری که خوصلشو نداری، در نتیجه دلخوری طرف مقابل عایدت میشه

3معلم طراحیت پیشنهاد اردوی تفریحی میده

3یکیم هست که باید مدلش بشی و از قضا چندباریم باید بیاد روت تمرین کنه

3یه رمان جدید به پستت  می خوره و بدجوری جذبت می کنه

اینجاست که دلت می خواد همشونو بریزی دور... بشینی روی تختت کتاب شعر مورد علاقتو بخونی و به هیچی فکر نکنی!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۵/۱۳
میم.خ

نظرات  (۲)

۱۶ مرداد ۹۳ ، ۱۰:۵۷ بنای با ثوات
من بودم رمان مورد علاقمو می خوندم..:)))))
پاسخ:
فعلا که مجـــــــبورم بعضیاشو باهم انجام بدم! مجــــــــبورم! :((((
۲۰ مرداد ۹۳ ، ۱۴:۲۶ مردی بنام شقایق ...
شعر همیشه جواب میده...

کلا جایگزین هر چیزی میتونه باشه
پاسخ:
بله تا حدودی موافقم...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی