اتاق مه

اتاق مه

دیوارهای اتاقم یادآور خاطرات زیادیست . هم خوب هم بد...
با آن بزرگ شده ام...
و حالا دوست دارم اینجا هم اتاقی داشته باشم تا علاوه بر ثبت خاطرات گذشته و حالم، بعضی روزمرگی ها، دیده ها و ذهنیاتی که در جریان نسبتا آرام و بعضاً متلاطم زندگی ام رخ می دهد را ماندگار کنم...


میم.خ

کتابخونه

شنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۲۱ ب.ظ

یکی از حسرت ها و در واقع فانتزی های ذهنیم اینه که یه اتاق خیلی بزرگ داشته باشم و یک سمت دیوار اون به طور کامل کتابخونه باشه تا همه ی کتابام یکجا و طبقه بندی باشه... اینجوری مجبور نیستم بین جعبه های بزرگ و سنگین انباری  له بشم تا به کتاب دلخواهم برسم یا اصلا از فرط مشقت دستیابی بیخیال موضوع بشم و صورت مسئله رو عوض کنم!  

والا!

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۴/۱۴
میم.خ

نظرات  (۱)

آره آره منم یکی از فانتزی های بزرگم از بچگی همین بوده.....
هعیییی
سلام
پاسخ:
هرکی کتاب دوس داشته باشه صد در صد داشتن کتابخونه شخصی آرزوشه... البته اگه نداشته باشه... :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی